کرادفاندینگ یا تأمینمالیجمعی چیست؟
به قلم فرزانه کوزهگران
حتماً تابهحال در اطرافتان دیدهاید که بسیاری از افرادی که سرمایه کافی برای راهاندازی کسبوکاری را نداشتهاند، از روشهایی مانند تأمین سرمایه بهصورت مشارکت فامیلی (سرمایه از تو کار از من)، تأمین سرمایه به صورت سهامی و چندنفره، تأمین سرمایه بهصورت خیریه و از این قبیل روشها بهره بردهاند، بدون آنکه بدانند این روش چه نام دارد!
اگرچه بر سر تعریف دقیق این روش اختلاف زیادی هست اما به این مدل از تأمین سرمایه که برای تأسیس کسبوکار از چند منبع سرمایه تأمین میگردد، تأمینمالیجمعی یا کرادفاندینگ (crowdfunding) گفته میشود؛ در واقع کرادفاندینگ شیوهی جدیدی برای تأمین تمام یا بخشی از سرمایهی نقدی مورد نیاز جهت شروع یا انجام یک فعالیت مشخص است که در سطح جهانی نیز از سال ۲۰۰۶ مورد استفاده قرار گرفته است. در این روش، که سرمایهگذاری اجتماعی نیز نامیده میشود، مشارکتهای نقدی افراد مختلفی از یک جامعه، برای یک هدف مشخص، از طریق زیرساختهای اینترنتی و عموماً از طریق پلتفرمهایی که برای این منظور ایجاد شدهاند، جذب میشود.
برای مثال اگر کسی ایدهی خلاقانهای داشته باشد و بخواهد محصول جالب و جدیدی تولید کند، فیلم یا آهنگی بسازد یا کتابی چاپ کند که فکر میکند برای بقیه مردم جالب است، میتواند از کرادفاندینگ استفاده کند. در این روش آدمهای خلاق و هنرمند ایدههایشان را با مردم در میان میگذارند، خودشان را معرفی میکنند، کارهایی که انجام دادهاند را توضیح میدهند، تلاش میکنند تا دیگران به خوبی آنها را بشناسند و بعد ایدهی تازه و خلاقانه خود را به مردم معرفی میکنند، دربارهی آن توضیح میدهند تا مردم را قانع کنند از ایدهشان حمایت کنند. حال اگر مردم تصمیم بگیرند از آن شخص و ایدهاش حمایت کنند کرادفاندینگ شکل میگیرد.
مدل های اصلی کرادفاندینگ
کرادفاندینگ در دنیا چند مدل اصلی دارد؛ مدلهای پاداش، اهدا، وام، سهام و ترکیبی. این مدلها هرکدام ویژگیهای خاص خودشان رو دارند که در ادامه به آنها اشاره میکنیم:
مدل مبتنی بر پاداش:
در این مدل صاحبان ایده برای تأمین مالی و جذب سرمایه، مبالغ جزئی را از انبوه سرمایهگذاران در قالب یک کمپین جمعآوری میکنند. در مدل مبتنی بر پاداش سرمایهگذاران و حامیان پروژه مورد نظر، سهامدار نمیگردند و تنها به عنوان پاداش نسخهای از محصول یا خدمت ارائه شده را به رایگان دریافت مینمایند. پاداشها به نسبت کمکهای مالی متفاوت است تا مشارکت بیشتر را تشویق کند.
این فرم از جمعآوری پول یا تأمین سرمایه، به صاحبان ایده اجازه میدهد تا ایده یا کسبوکار خود را با وجود سفارشاتی که در حال حاضر بر روی خدمت یا محصول ارائه شده در کمپین وجود دارد، راهاندازی کنند. این روش به صاحبان ایده فرصت میدهد تا مخاطبان را قبل از عرضه محصول در بازار آگاه و جمعآوری کنند.
در این روش، سرمایه جذب شده باز گرداننده نمیشود و تنها محصول یا خدمت وعده داده شده در کمپین (پاداش) به حامیان ارائه میشود. این مدل برای محصولات و خدماتی مناسب است که یا نوآورانه هستند یا به سطح بالایی از آگاهی و توجه مصرفکنندگان نیازمندند. بهطور مثال زمانی که یک کتاب منتشر و یا موسیقی ساخته میشود، صاحب اثر در قبال حمایت و سرمایهگذاری مشارکتکنندگان قطعه نهایی را برای آنها ارسال میکند.
مدل مبتنی بر پاداش، مشهورترین مدل تأمین مالی جمعی است که مهمترین پلتفرمهای ارائه دهنده ی آن کیکاستارتر و ایندیگوگو هستند.
مدل مبتنی بر اهدا:
در این مدل نیز صاحبان ایده برای تأمین مالی و جذب سرمایه، مبالغ جزیی را از انبوه سرمایهگذاران در قالب یک کمپین جمعآوری مینمایند. تفاوت این مدل با مدل مبتنی بر پاداش این است که آیتم یا خدمتی به عنوان پاداش از سوی صاحبان ایده یا کسبوکار به حامیان داده نمیشود و حامیان معمولا به دلایل علاقه شخصی یا بشردوستانه در پروژهها شرکت میکنند. تأمین مالی جمعی مبتنی بر کمک مالی حالتی است که در آن، افراد در ازای مبلغی که به یک کمپین، شرکت یا فرد پرداخت میکنند، هیچ چشمداشتی ندارند.
پروژههای خیریه یا کمپینهای اجتماعی (برای مثال، حمایت از محیط زیست) در این دستهبندی قرار میگیرند. در فرهنگ ما از این روش با عنوان گلریزان یاد میشود. در برخی مقالات به این دستهبندی وامدهی اجتماعی هم گفته میشود. از مشهورترین پلتفرمهایی که بر اساس این مدل شکل گرفتهاند، میتوان به گلوبال گیوینگ اشاره کرد.
مدل مبتنی بر وامدهی:
در این روش، کارآفرینان و وامگیرندگان میتوانند سرمایه ی خود را از طریق وام جمعآوری کنند و مبلغ وام را در یک بازه ی مشخص و با نرخ بهره تعیین شده به وامدهندگان پرداخت نمایند. مدل مبتنی بر وامدهی، یک جایگزین مستقیم برای یک وام بانکی است. با این تفاوت که به جای وام گرفتن از یک منبع مشخص (بانک)، شرکتها میتوانند از دهها و گاهی صدها نفر از افرادی که تمایل به دادن وام به متقاضیان دارند، پول قرض بگیرند. پلتفرمهای کرادفاندینگ در این روش وامدهندهها را به وامگیرندهها متصل میکنند و نرخهای متفاوتی را بر اساس میزان مبلغ وام و بهره پیشنهاد میدهند. وامگیرندگان پس از بررسی پیشنهادات، وام را با کمترین نرخ بهره میپذیرند. به بیان دیگر پلتفرمهای وامدهی وظیفه مطابقت وامدهندگان با وامگیرندگان را دارند.
یکی از مزایای این روش انعطافپذیری بیشتر متناسب با نرخ بهره است. اگر یک ایده یا کسبوکار محبوب باشد، وامدهندگان ممکن است با یکدیگر به رقابت بپردازند تا وام خود را با نرخ بهره بهتری ارائه دهند، چون اعتماد بیشتری به آن ایده یا کسب و کار دارند. به این روش در برخی از منابع، مدل مبتنی بر بدهی هم گفته میشود. مدل مبتنی بر وام خود شامل دو مدل وامدهی فرد به فرد و وامدهی فرد به سازمان است. از اولین پلتفرمهای وامدهی فرد به فرد میتوان به زوپا و از برترین مدلهای وامدهی فرد به سازمان میتوان به فاندینگ سیرکل اشاره کرد.
در کشور ما، بانک مرکزی متولی این روش است که تاکنون درخصوص استفاده از این ابزار دستورالعمل و یا مجوزی صادر نکرده است.
مدل مبتنی بر سهام:
در این روش، صاحب ایده یا کسبوکار در برابر سرمایهگذاری حامیان و سرمایهگذاران به آنها سهام ارائه میدهد. به بیان دیگر حامیان با حمایت از کسبوکار در تأمین سرمایه، سهامدار میشوند. این کمکها نوعی سرمایهگذاری است که در آن شرکتکنندگان بر اساس میزان سرمایهای که به میان میگذارند، سهمی را دریافت میکنند. یکی از مزایای این روش برای کسبوکارها این است که صاحبان سهام در ارتباط با قیمت و نحوه توزیع آن تصمیمگیری میکنند.
تأمین مالی جمعی مبتنی بر سهام یکی از انواع کرادفاندینگ است که محبوبیت آن رو به رشد است، بهطوریکه شرکتها از این طریق میتوانند بدون نیاز به شرکتهای سرمایهگذاری خطرپذیر، تأمین مالی شوند. در سالهای اخیر این روش مورد پذیرش فرابورس ایران نیز قرار گرفته است و آییننامه مربوط به آن با تلاش معاونت علمی ریاست جمهوری و کارگروه تأمین مالی جمعی فرابورس تدوین گردیده است. در چهارچوبهای تأمین مالی جمعی مبتنی بر سهام، سرمایهگذاران به طرح برنامه پروژه سازندگان توجه میکنند.
مدل جمعی ترکیبی:
سرمایهگذاری جمعی ترکیبی، مخلوطی از مدلهای سرمایهگذاری جمعی متفاوت است. استفاده از این مدل میتواند هم برای کارفرمایان و هم برای سرمایهگذاران جمعی سود داشته باشد. مثلاً اگر کارفرما از ترکیب سرمایهگذاریهای جمعی جایزهای و وام استفاده کند، بازپرداخت سرمایهگذار به هر دو شکل مادی و غیرمادّی ممکن خواهد بود. این میتواند جایگزین خوبی برای بسیاری از سرمایهگذاران جمعی، بسته به انگیزهی اولیهی آنها برای سرمایهگذاری باشد (مثلاً اگر آنها هم بخواهند محصولی را مصرف کنند، و هم تمایل به دریافت بازگشت مالی داشته باشند.) این کار اجازه میدهد کارفرما، شیوهی مطلوب جذب بودجه را برای خودش تدارک ببیند. سرمایهگذاری جمعی ترکیبی، انعطافپذیری لازم را برای هر دو طرف سرمایهگذار و کارفرما فراهم میسازد؛ اما این مدل در حال حاضر فقط بخش کوچکی از حجم کلی سرمایهگذاری جمعی را تشکیل میدهد.
مزایا، معایب و خطرات کرادفاندینگ
حال باید نگاهی به مزایا، معایب و خطرات سرمایهگذاری جمعی بیندازیم تا بتوانیم درک درستی از این موضوع داشته باشیم و ببینیم میتوانیم از آن استفاده کنیم یا نه؟!
مزایای کرادفاندینگ:
- دستیابی: کرادفاندینگ یک روش نسبتاً ارزان برای افزایش سرمایه است. با استفاده از یک پلتفرم تأمین سرمایه جمعی، شما به هزاران سرمایهگذار معتبر دسترسی پیدا خواهید کرد که میتوانند کمپین جمعآوری کمکهای مالی خود را ببینند، با آنها تعامل داشته و به اشتراک بگذارید. (در واقع از این طریق یک ساختار شبکهای در تأمین مالی ایجاد میشود که واسطهگری مالی در رقابت با الگوهای سنتی به حذف واسطه مالی (بانک) در تأمین مالی، تسریع و دسترسی به منابع، کاهش هزینههای مالی و… میانجامد.)
- ارائه: با ایجاد یک کمپین کرادفاندینگ شما میتوانید فرآیند ارزشمندی را که قابلیت نظارت از بالاترین سطح به سابقه آن، کشش و توسعه، پیشنهادات، بازار قابل پیگیری، مقدار پیشنهاد و… دارد را داشته باشید.
- روابط عمومی و بازاریابی: از زمان شروع تا پایان، میتوانید کمپین خود را از طریق رسانههای اجتماعی، خبرنامههای ایمیلی و سایر تاکتیکهای بازاریابی آنلاین به اشتراک بگذارید و تبلیغ کنید. از آنجا که شما و سایر رسانهها خروجی برنامهریزیها و پیشرفت سرمایهگذاری خود را رصد میکنید، میتوانید ترافیک دریافتیتان را دوبرابر کنید که این باعث جذب سرمایه بیشتر میشود.
- اعتبارسنجی مفهوم: ارائه مفهوم یا تجارت خود به عموم مردم، فرصتی عالی برای اعتبارسنجی و پالایش پیشنهاد شما میدهد. از آنجا که سرمایهگذاران بالقوه شروع به ابراز علاقه و سوال میکنند، اگر چیزی را از قلم انداختهاید که آنها را علاقهمندتر میکند و به سمت خرید بیشتر میکشاند، به سرعت متوجه آن میشوید و میتوانید خلأ اطلاعاتی را پر کنید.
- کارآیی: یکی از بهترین موارد در خصوص جمعآوری آنلاین، توانایی آن در متمرکز کردن و مؤثرتر کردن تلاشهای جمعآوری کمکهای مالی است. با ساختن یک نمایه جدید میتوانید بر روی چشماندازهای خود و سرمایهگذاران بالقوه دقیقتر شوید و اینگونه نیاز به پیگیری هریک از آنها بهصورت اختصاصی را برطرف کنید.
معایب کرادفاندینگ:
- اغلب در مقدار جذب سرمایه محدودیت وجود دارد.
- در معرض عموم قرار دادن پروژه ریسک کپی برداری از آن از آن را افزایش میدهد.
- سرمایهها ممکن است در معرض مقررات امنیتی قرار بگیرد.
- کرادفاندینگ از جمله روشهایی است که به جمعآوری سرمایههای خرد افراد جامعه در بستر اینترنت میپردازد. اغلب این نوع تأمین مالی بهصورت مشروع انجام میگیرد اما این امکان هم وجود دارد که سرمایه جمعآوری شده برای اهداف غیرمشروع استفاده شود.
- راهاندازی سامانههای تأمین مالی جمعی نسبتاً به سادگی و بدون عبور از محدودیتها و فیلترها انجام میگیرد.
- روش تأمین مالی جمعی از جمله بهترین روشهای مورد استفاده برای پولشویی است و درنتیجه میتواند نظر افراد خلافکار را به سمت خود جلب نماید. برای مثال میتوان برای یک پروژه ساختگی، سرمایههای خرد افراد جامعه را جمعآوری کرد و منابع مالی ایجاد شده را برای اهداف نادرست استفاده کرد. از جمله این اهداف میتوان برای نقل و انتقال محصولات غیرقانونی یا مواد مخدر استفاده کرد.
- درحال حاضر شاهد رشد سایتهای تامین مالی در ایران و در سراسر دنیا هستیم. سایتهایی که ممکن است شفافیت در اطلاعات نداشته و بدون سنجش اعتبار استارتآپها، اقدام به جمعآوری سرمایه با هدف تأمین مالی آنها کرده و پس ازآن پاسخگویی مناسبی در قبال سرمایهگذاران نخواهند داشت. (همانطور که پیشتر ذکر شد شرکت فرابورس ایران، آییننامهای تحتعنوان آییننامه تأمین مالی جمعی منتشر کرده و قوانین و چارچوب فرآیند تأمین مالی جمعی در آن ذکر شده است. از طرفی درنظرگرفتن فرآیندی به منظور ایجاد شفافیت اطلاعاتی بیشتر و رعایت اصل پاسخگویی در سامانههای تأمین مالی جمعی، میتواند میزان امنیت را هم برای استارتآپها و هم برای سرمایهگذاران افزایش دهد.)
خطرات کرادفاندینگ:
تأمینمالیجمعی یک مفهوم جدید است و سرمایهگذاری در مشاغل جوان و نوپا میتواند بسیار خطرپذیر یا ریسکی باشد. خطرات اصلی سرمایهگذاری مبتنی بر کرادفاندینگ عبارتند از:
- کسبوکاری که درآن سرمایهگذاری میکنید، ممکن است دچار مشکل شود.
بسیاری از مشاغل نوپا در چندسال اول شکست میخورند، بنابراین ممکن است تمام پول خود را از دست بدهید، پس برای خودتان حاشیه ضرر در نظر داشته باشید. - بازدهی تضمین نمیشود.
ممکن است سهام ارزش افزوده نداشته باشد و ممکن است شما سهمی از سود دریافت نکنید. پس نمیتوانید ۱۰۰ درصد روی سود آن حساب کنید. - شاید فروش سهام سخت باشد.
سهام معمولا ثبت نشده است، به این معنی که ممکن است شما نتوانید آنها را به راحتی بفروشید، به شکلی که بتوانید سهام خود را در یک شرکت بزرگ که در بورس اوراق بهادار است، بفروشید. - ممکن است پلتفرم تأمین مالی جمعی دچار مشکل شود.
معنای آن این است که شما اگر پولتان را به یک وبسایت کرادفاندینگ پرداخت کرده باشید، قبل ازآنکه پول شما در کسبوکاری سرمایهگذاری شود، آن وبسایت دچار مشکل شود، ممکن است شما پولتان را از دست بدهید. پس قبل از هر حرکتی در این مسیر، آگاهی کامل را بهدست بیاورید تا دچار آسیب نشوید.
راهکارهای کاهش میزان خطرات کرادفاندینگ یا روش تأمین مالی جمعی
- فقط آن میزان پولی را که شما میتوانید از دست بدهید، سرمایهگذاری کنید. شما نباید بیش از ۱۰ درصد از پولی که در هر یک سال در دسترس دارید را سرمایهگذاری کنید.
- قبل از سرمایهگذاری هر پولی با استفاده از یک پلتفرم سرمایهگذاری مبتنی بر روش تأمین سرمایه جمعی، سیستم خدمات مالی وبسایت را بررسی کنید تا از مجاز بودن آن اطمینان حاصل کنید.
- پولی که سرمایهگذاری میکنید باید قبل از واگذاری به کسبوکارها، در یک حساب جداگانه به حسابهای بانکی خود وبسایت تأمین سرمایه جمعی، سپرده شود. با اینحال وبسایتهای کرادفاندینگ تحت حمایت برنامه جبران خدمات مالی محدود هستند، بنابراین ممکن است در صورت به مشکل برخوردن سایت، بتوانید از آنها درخواست جبران خسارت کنید. همه این روشها کمک میکنند تا شما با کمترین آسیب و ریسکی وارد این پروسه شوید.
کرادفاندینگ در ایران
کسب و کارهای نوپا معمولاً شانس کمتری برای دستیابی به منابع بانکی و تسهیلات دولتی دارند و تأمین مالی جمعی روشی است که توسط کارآفرینان بسیار مورد استقبال قرار میگیرد و دسترسی آنها به سرمایهگذار را بسیار سرعت بخشیده و آسانتر میکند.
در ایران نیز تأمین مالی جمعی به این صورت است که صاحبان کسب و کار طرحهای خود را که معمولاً زود بازده بوده (حداکثر یک سال) و نرخ بازده آن در مقایسه با سپردههای بانکی و برخی دیگر از بازارهای موازی بیشتر است را بر روی سکوهای دارای مجوز از شرکت فرابورس به سرمایهگذاران معرفی میکنند. سکوی تأمین مالی جمعی، نام پلتفرمهای تأمین مالی جمعی است و چهار سکوی پارس فاندینگ، کارن کراد، دونگی و هم آفرین تاکنون گواهینامه تأمین مالی جمعی را اخذ کردهاند. در حقیقت در پلتفرم تأمین مالی جمعی، اطلاعات طرحهای کوچک نیازمند پول برای جذب سرمایهگذار است و با نظارت سازمان بورس به اشتراک گذاشته میشود و در قالب قراردادهای مورد تایید سازمان این سهم الشرکه منتقل میشود. عدم وجود قانون مشخص در ایران یکی از مشکلاتی بود که پلتفرمها با آن درگیر بودند، اما در ۲۵ اردیبهشت ۱۳۹۷ سازمان بورس و اوراق بهادار ایران به منظور سهولت در اجرای سرمایهگذاری جمعی (تأمین مالی جمعی) بر اساس سهام، دستورالعمل تأمین مالی جمعی را تصویب کرد.
بر اساس این دستور العمل صاحبان پلتفرمها که با عنوان عامل یاد میشوند، موظف هستند برای اخذ مجوز با نهادهای مالی تحت نظارت سازمان بورس عقد قرارداد کنند. همچنین پلتفرمهایی که ۶ ماه پس از تصویب این دستورالعمل موفق به اخذ مجوز نشوند و در فهرست پلتفرمهای مجاز تأمین مالی جمعی سامانه فرابورس قرار نگیرند، توسط وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات مسدود خواهند شد.
سقف مبلغ هدف هر کمپین، 100 میلیارد ریال است و بر اساس مادهی ۱۰، مجموع مبالغ هدف کمپینهای فعال در هر پلتفرمی نباید بیشتر از 5۰۰ میلیارد ریال شود، این مبالغ هر ساله توسط کارگروه ارزیابی مورد بازنگری قرار میگیرد. همچنین کارآفرین و فردی که درخواست کمپین سرمایهگذاری دارد(متقاضی) موظف است که حداقل ۱۰٪ وجه مورد نیاز طرح را فراهم کند.
حوزههای هدف این ابزار شامل فعالیتهای دانشبنیان، استارتاپها، احیاء و تقویت معادن، اصناف تولیدی و توزیعی، سرمایه در گردش SME ها، طرحهای تکمیلی و توسعه در مقیاس کوچک و متوسط و… میشود که با این ابزار راه تأمین مالی آنها تسهیل خواهد شد.
تأمین سرمایه از این روش برای شرکتهای بزرگ به خصوص شرکتهایی که در بورس و فرابورس پذیرش شدهاند، منع شده است تا رقابت صرفاً برای تأمین سرمایه شرکتهای کوچک و دارای طرح و ایده نو صورت پذیرد.
مقایسه سرمایهگذاری بورسی و تأمینمالیجمعی (کرادفاندینگ)
تأمین مالی جمعی با سرمایهگذاری بورسی تفاوت دارد و مسألهای که وجود دارد این است که در تأمینمالیجمعی بحث سرمایهگذاری توسط مردم عادی مطرح است. در سرمایهگذاری بورسی دو نکته مهم وجود دارد: شرکتهایی که در بورس هستند شرکتهای بالغ و کسبوکارهای بزرگ هستند و از لحاظ پایداری و سوددهی وضعیت پایدارتری دارند. همچنین شما هر لحظه، میتوانید سهمها را بفروشید؛ اما تأمین مالی جمعی مثل بانک و بورس نیست. افرادی که در بورس تجارب خوبی داشتهاند، در تأمین مالی جمعی باید بیشتر مراقب باشند چرا که ممکن است گاهی اوقات ریسکها بالاتر باشد. بنابراین ریسکها باید گوشزد شود، کاربران سرمایهگذار باید قدرت پذیرش ریسک را داشته باشند و کار پلتفرمها هم به همین واسطه سختتر میشود؛ البته میتوان با اتخاذ تدابیری ریسک از بین رفتن سرمایه یا عدم نقدشوندگی تأمین مالی جمعی را به حداقل رساند. طبق آییننامه فرابورس فعالیت سکوهای تأمین مالی جمعی زیر نظر یک نهاد مالی دارای مجوز از سازمان بورس است و سکو و نهاد مالی در پذیرش طرحها و اخذ تضامین نهایت دقت را به عامل می آورند؛ ضمن اینکه در برخی از طرحها صندوقهای پژوهشی، بانکها و… نیز میتوانند برای طرح ضمانتنامه صادر نمایند تا بازگشت سرمایههای مردم مطمئنتر باشد.
همچنین طبق قوانین، شما در شش ماه اول امکان خریدوفروش این سهام را ندارید و بعد از آن با شرایط خاصی این امکان وجود دارد.( باید یک سری فرآند طی بشود تا این بازار سرمایه ثانویه ایجاد بشود و امکان خریدوفروش ایجاد شود.) با وجود این، میتواند سوددهی بالاتری را داشته باشد.
یکی از تفاوتهای اصلی تأمین مالی جمعی با پذیرهنویسی یا عرضه اولیه در بازار بورس، در مقیاس سرمایهگذاری یعنی مبلغ تأمین مالی است که حتی طرحهایی با ارزش ۷۰ میلیون تومان هم موفق به تأمین مالی شدهاند.
تفاوت بعدی قرارداد مشارکت به جای خرید یا پذیرهنویسی سهام است و لذا محدود به ارزش اسمی سهم نیست و این قراردادهای اختصاصی برای تأمین مالی، ابزار حقوقی تعیینکننده مالکیت هستند و نه برگه سهم، البته نهایتاً اگر طرح موفق شود مالکیت شرکت به صورت سهامی امکانپذیر است.
همینطور هیچ محدودیتی برای کسب و کار تعیین نشده؛ البته طبق دستورالعمل، صرفاً فعالیتهای مجاز تا سقف ۱۰ میلیارد تومان در داخل کشور؛ بنابراین امکان تأمین مالی برای شرکتها و طرحهای بزرگ وجود ندارد و بیشتر به درد کسبوکارهای کوچک و کارآفرینان کوچک تا متوسط مخصوصاً نوآوران میخورد.
بهطور کلی میتوان گفت در تأمین مالی جمعی برخلاف بازار سرمایه که به دانش علمی بهخصوصی نیاز دارد، سرمایهگذاران خرد میتوانند بدون هیچ دانشی در آن سرمایهگذاری کنند و نسبت به سرمایهگذاری در بازار سرمایه بسیار شفافتر و سادهتر بوده و پروژه با جزئیات کامل نمایش داده میشود (ارزیابیها، دوره تکمیل پروژه، تضامین، سطح ریسکهای آن و… مشخص است)؛ همچنین با سرمایههای بسیار خرد هم میتوان در این بازار سرمایهگذاری کرد و نسبت به بانک و تسهیلات بانکی به مراتب سود بیشتری دارد. حسن دیگر در روش تأمین مالی جمعی این است که در بازار ثانویه دیده شده است و امکان خرید گواهی شراکت در این بازار امکانپذیر است و به نظر میرسد در شرایط فعلی که بازار سرمایه دارای تلاطم های بسیاری است این نوع سرمایهگذاری جذابیت بیشتری پیدا کرده است.