تامین مالی جمعی: ابزاری برای مشارکت شهروندان در توسعه اقتصاد دانشبنیان
دکتر علی وحدت، رییس هیات عامل صندوق نوآوری و شکوفایی ریاست جمهوری، طی یادداشتی که در شماره 221 هفته نامه شنبه، داشته است، پایه و اساس روش تامین مالی جمعی را مشارکت مردم (شهروندان عادی) در طرحهای شرکتهای دانشبنیان و شریکشدن در سود و زیان آن دانست.
در دو سه سال اخیر، نام شرکتهای دانشبنیان بیش از پیش شنیده میشود؛ شاید به این دلیل که حالا تعداد آنها از مرز 6 هزار شرکت عبور کرده است، تعداد قابل توجهی از آنها به تولید اقلام راهبردی صنایع کشور مشغولند و شماری از آنها نیز به توانمندیهای صادراتی دست یافته و وارد بازارهای بینالمللی شدهاند. هر از گاهی خبری از دانشبنیانها به گوش میرسد که توانستهاند با توسعه یک محصول یا خدمت جدید و پیشرفته، از دارو و تجهیزات پزشکی گرفته تا ماشینآلات و تجهیزات صنعتی، مواد پیشرفته، و انواع بذر، کود، سم و آفتکش، یکی از نیازهای عاجل یا مزمن کشور را مرتفع کنند. راه دور نرویم، اسفندماه 98، در حالی که هنوز یک ماه از ورود ویروس کرونا به کشورمان نگذشته بود، 70 شرکت دانشبنیان توانستند تجهیزات و اقلام مورد نیاز نظام سلامت کشورمان از جمله ونتیلاتور، دستگاههای اکسیژنساز، کیتهای تشخیص، ماسک نانویی و مواد ضدعفونیکننده را به سرعت تولید و روانه بازار، بیمارستانها و مراکز درمانی کنند. بنابراین حالا میشود گفت دانشبنیانها تقریباً در اغلب شئون زندگی روزمره شهروندان ایرانی حضور موثر و پررنگ دارند.
شرکت دانشبنیان چیست؟
اما یک شرکت دانشبنیان مطابق قانون با چند ویژگی شناخته و احراز صلاحیت میشود که آنها را به طور خلاصه میتوان چنین جمعبندی کرد: توسعه حداقل یک محصول یا خدمت در حوزه فناوریهای پیشرفته، دست کم تا مرحله ساخت نمونه اولیه عملیاتی، با تکیه بر توان داخلی شرکت و مبتنی بر روشهای درونزا مانند تحقیق و توسعه یا مهندسی معکوس.
پس شرکت دانشبنیان، شرکتی است که از توانمندی توسعه فناوری پیشرفته و رساندن آن به بازار در قالب محصول و خدمت ـ بخوانید تجاریسازی فناوری ـ برخوردار است. این یک توانمندی بسیار ذیقیمت است که در دنیای امروز خریداران و هواداران زیادی دارد.
شرکتهای دانشبنیان برای توسعه و تجاریسازی موفق فناوری، به منابع مختلفی نیاز دارند، مانند منابع انسانی، منابع مالی، انواع تجهیزات و زیرساختها و … اما وقتی سخن از «منابع مالی» به میان میآید، معمولاً همه ما به یاد «کمک بلاعوض» یا «وام کمبهره و مدتدار» میافتیم. طنز تلخ ماجرا آن است که در کوچه و بازار، شهروندان زیادی را میشود دید که یکی از بستگان با استعدادشان روانه آن سوی آبها شده و به محض ورود به فرنگ، هزاران دلار کمک مالی بلاعوض و یا حتی چک سفید گرفته است.
اما واقعیت این است که کمک بلاعوض و وام ارزان تنها روشهای تامین منابع مالی مورد نیاز شرکتهای دانشبنیان نیستند. از این گذشته، هر کدام از این نوع کمکها و حمایتها ـ بخوانید ابزارهای تامین مالی ـ شرایط خاص خودشان را دارند و زمان و موقعیت استفاده از آنها متفاوت است. درست همانطور که نوزاد انسان در بدو تولد صرفاً باید از شیر مادر تغذیه کند، اما پس از حدود دو سال شیر مادر برایش ممنوع میشود، ابزارهای تامین مالی هم حساب و کتاب دارند و به صرف اینکه یک مخترع یا شرکت بااستعداد یا توانمند است، نمیشود تا ابد آن را با کمک مالی بلاعوض یا وام کمبهره پشتیبانی کرد. بنابراین به نظر میرسد ما باید کمی شناختمان از ابزارهای تامین مالی شرکتهای دانشبنیان را تقویت کنیم.
نگاهی به ابزارهای تامین مالی فناوری
به طور کلی، ابزارهای تامین مالی شرکتهای دانشبنیان و فناور را میتوان به دو بخش تقسیم کرد:
1) ابزارهای تامین مالی مبتنی بر بدهی: در این ابزارها همانطور که از نامشان پیداست، نهاد تامین مالی، مبلغی را برای انجام کاری یا اجرای طرحی در ازای دریافت وثیقه و تضامین مناسب و متناسب، به عنوان قرض یا وام در اختیار شرکت دانشبنیان قرار میدهد و پس از مدتی، آن مبلغ را همراه با سود متعارف از شرکت دانشبنیان دریافت میکند. در اینجا، اگر طرح مورد نظر شرکت دانشبنیان بازده مناسبی نداشته باشد یا اصطلاحاً شکست بخورد، ضرر خاصی متوجه نهاد تامین مالی نمیشود و شرکت دانشبنیان باید در هر شرایطی، مبلغ وام را به نهاد تامین مالی مسترد کند. ناگفته پیداست که در مورد نهادهای حمایتی مانند صندوق نوآوری و شکوفایی، نرخ این وامها (یا همان تسهیلات) عمدتاً به مراتب پایینتر از حاشیه سود فعالیتهای دانشبنیان است تا شرکت دانشبنیان بتواند به کمک این نوع وامها فعالیت خود را توسعه دهد و رشد کند.
2) ابزارهای تامین مالی مبتنی بر سهم: در این ابزارها، نهاد تامین مالی مبلغی را در اختیار شرکت دانشبنیان قرار میدهد، اما به جای آن که از آن وثیقه و تضامین بگیرد و نرخ مشخص و ثابتی را به عنوان سود تعیین کند، در سود و زیان طرح با شرکت دانشبنیان شریک میشود. در واقع نهاد تامین مالی مانند یک شریک واقعی در دنیای کسبوکار عمل میکند: شرکت دانشبنیان، دانش مورد نیاز را میآورد و نهاد تامین مالی هم پول مورد نیاز را. سهم دو طرف (شرکت دانشبنیان و نهاد تامین مالی) در سود ناشی از اجرای طرح نیز به طور منصفانه معین میشود، و نهایتاً اگر طرح با موفقیت روبرو شد، هر دو طرف متناسب با سهم خود در این موفقیت سهیماند، و اگر به شکست انجامید، هر دو زیان کردهاند. مجموعه ابزارهای تامین مالی مبتنی بر سهم را «مشارکت و سرمایهگذاری» نیز مینامند. در این ابزارها، گاهی اوقات نهاد تامین مالی یا همان سرمایهگذار، بخشی از سهام شرکت را تملک میکند، و گاهی صرفاً در سود و زیان یک طرح یا پروژه مشارکت میکند.
از مقایسه این دو خانواده پیداست که در خانواده دوم (ابزارهای مبتنی بر سهم) نهاد تامین مالی ریسک بیشتری را تقبل میکند و بنابراین ریسک کمتری متوجه مخترع یا شرکت دانشبنیان میشود. البته ناگفته نماند، سرمایهگذاران معیارهای مشخصی برای سرمایهگذاری دارند و روی هر طرح یا شرکتی سرمایهگذاری نمیکنند. اما بسیاری از کسبوکارهای استارتآپی بزرگ و معروف دنیا مانند فیسبوک و پیپل و … با تکیه بر همین خانواده از ابزارهای مالی شکل گرفتهاند.
تامین مالی جمعی: یک ابزار مالی جدید
در این یادداشت، یکی از ابزارهای تامین مالی نسبتاً جدید خانواده دوم را معرفی میکنیم: «تامین مالی جمعی». این روش که به تازگی در ایران اجرایی شده است، جذابیتهای زیادی دارد و با استقبال شرکتهای دانشبنیان و فناور نیز روبرو شده است.
پایه و اساس این روش، مشارکت مردم (شهروندان عادی) در طرحهای شرکتهای دانشبنیان و شریکشدن در سود و زیان آن است. اما چگونه؟
بسیاری از شرکتهای دانشبنیان، طرحها و پروژههای جذاب و خوشآتیهای دارند که برای پیشبرد آنها نیازمند منابع مالی هستند، اما به دلایل مختلف (برای مثال در اختیارنداشتن وثیقه مناسب یا ریسک نسبتاً بالا) قصد ندارند از تسهیلات و حتی تسهیلات کمبهره مانند انواع وامهای صندوق نوآوری و شکوفایی استفاده کنند. به علاوه، این شرکتها قصد ندارند برای تامین مالی یک طرح یا پروژه، بخشی از سهام شرکتشان را به یک سرمایهگذار واگذار کنند و برای همیشه آن سرمایهگذار را در سود و زیان کل شرکت شریک کنند. از طرف دیگر، همواره شهروندان زیادی با سرمایههای خرد وجود دارند که به دنبال فرصتهای مناسب و قابل اعتماد سرمایهگذاری میگردند.
اما تعداد این نوع شرکتهای دانشبنیان (سرمایهپذیر) و شهروندان علاقمند به سرمایهگذاری (سرمایهگذار) زیاد، و پیداکردن طرف مقابل مشکل است. به علاوه، ایجاد اعتماد بین دوطرف به سادگی میسر نیست. بنابراین سازمان بورس و اوراق بهادار کشور، چند شرکت خصوصی باتجربه در زمینه سرمایهگذاری را به عنوان واسطهها یا پلتفرمهای تامین مالی جمعی معرفی کرده است که نقش آنها، ارزیابی شرکتهای دانشبنیان و طرحهای آنها، و ایجاد فضای اعتماد بین سرمایهگذارها و سرمایهپذیرها است.
در تامین مالی جمعی، شرکت دانشبنیان به یکی از پلتفرمها (سکوها) مراجعه و طرح یا پروژه خود را به او معرفی میکند. پلتفرم طرح و ادعای شرکت دانشبنیان را با دقت بررسی و ارزیابی میکند و به سوالات زیادی پاسخ میدهد؛ از جمله اینکه این طرح واقعاً به چه میزان منابع مالی نیاز دارد؟ اجرای آن چقدر زمان میبرد؟ و در صورت اجرای موفق، چقدر حاشیه سود خواهد داشت؟
در صورتی که طرح از ارزیابی پلتفرم سربلند بیرون بیاید، آن را از طریق پایگاه اینترنتی خود در معرض دید همه علاقمندان میگذارد و متعاقباً شهروندان علاقمند به سرمایهگذاری میتوانند با خرید سهمهای حداقل 500 هزار تومانی، در تامین مالی این طرح مشارکت کرده و در سود و زیان آن شریک شوند.
بعد از اجرای طرح که معمولاً 6 تا 12 ماه طول میکشد، پلتفرم نتایج طرح را ارزیابی میکند تا سود حاصل از اجرای طرح مشخص شود. سپس اصل سرمایه هر سرمایهگذار (هر شهروند) به همراه سهم وی از سود را در وجه او واریز میکند. در این میان، درصد محدودی از اصل سرمایه تجمیعشده نیز به عنوان کارمزد به پلتفرم اختصاص پیدا میکند.
بنابراین در تامین مالی جمعی به طور خلاصه:
• شرکت دانشبنیان بدون اینکه وثیقه یا تضمین خاصی (از چک و سفته گرفته تا وثیقه ملکی) تامین کند، به منابع مالی مورد نیاز خود دست پیدا میکند.
• شهروندان با اعتماد کامل و به میزان مورد علاقه خود در یک طرح فناورانه جذاب سرمایهگذاری میکنند و متناسب با آورد خود، در سود و زیان آن شریک میشوند.
اما صندوق نوآوری و شکوفایی به عنوان نهاد تامین مالی شرکتهای دانشبنیان نیز با 2 ابتکار عمل به میدان آمده است تا شهروندان را بیش از پیش به سرمایهگذاری در طرحهای دانشبنیان تشویق کند، زیرا علاوه بر ارایه خدمات مستقیم به شرکتهای دانشبنیان، نقش تنظیمگری تامین مالی این شرکتها با بهرهگیری از همه فرصتها و ابزارهای مالی را نیز وظیفه خود میداند:
1) صندوق نوآوری و شکوفایی، بسته به شرایط طرحها، 80 تا 100 درصد آورده شهروندان به عنوان سرمایهگذار را بیمه میکند. این بدان معناست که حتی اگر طرح شکست بخورد و منابع مالی که سرمایهگذارها در اختیار شرکت دانشبنیان قرار دادهاند، به کلی از بین برود، صندوق نوآوری و شکوفایی همه آن مبالغ را بی کم و کاست به شهروندان باز خواهد گرداند. بنابراین، در مورد طرحهایی که صندوق نوآوری و شکوفایی آنها را بیمه میکند، شهروندان تنها در «سود» طرح مشارکت میکنند، نه در «سود و زیان» طرح.
2) صندوق نوآوری و شکوفایی با همکاری سازمان فرابورس و سازمان صداوسیما یک مسابقه تلویزیونی به نام کارویا تهیه و تولید کرده است که شرکتهای دانشبنیان سرمایهپذیر در آن با هم رقابت میکنند و نهایتاً طرحهای برتر دانشبنیان به شهروندان علاقمند معرفی شده و برای جذب سرمایه روی پلتفرمهای تامین مالی جمعی قرار میگیرند. این طرحها از بیمه صندوق نوآوری و شکوفایی هم برخوردارند. بنابراین شهروندان علاقمند میتوانند بدون نگرانی بابت از دست دادن سرمایه خود، در این طرحها مشارکت کنند و از منافع آن بهرهمند شوند.
در پایان صندوق نوآوری و شکوفایی امیدوار است با این ابتکارات، تامین مالی جمعی به عنوان ابزاری که فرصت مشارکت یکایک شهروندان در طرحهای دانشبنیان و به طور کلی، توسعه اقتصاد دانشبنیان را فراهم میسازد، بیش از پیش توسعه یابد.
سلام من دوست دارم تویک طرح که توجیه اقتصادی داشته باشد مشارکت و سرمایه گذاری کنم
شماره تماس….
سلام. با دنبال کردن برنامه، می تونین در طرح های برگزیده سرمایه گذاری کنین